١٠ سالگي پسرم و حرف دل💔
سلام پسرم بعد از سال ها برات مينويسم زندگي اونجوري كه انتظارش رو داشتم پيش نرفت، آرزوي من براي بزرگ كردنت اين نبود.. فكر نميكردم روزي برسه بيام اينجا برات بنويسم كه چقدر خسته ام از اينكه نتونستم برات اونجوري كه ميخوام مادري كنم نتونستم از لحظه لحظه ي بزرگ شدنت لذت ببرم زندگي سخت ميگذره و من درگير افسردگي كه امونم رو بريده منو ببخش پسرم ببخش كه مادر پرانرژي و شادي برات نبودم خيلي چنگ زدم به اين زندگي كه بتونم بلند شم سرپا شم نشد افسردگي تمام وجودم رو گرفته و من روز به روز از خودم و روزايي كه برات ساختم بيزارتر ميشم بهت قول ميدم درستش كنم همه چيزو اونجوري كه ميخوام و ميخواي درستش كنم روزهاي خوبي برات بسا...